سفارش مسعود جعفری جوزانی به بازیگران جوان
به گزارش سام فیلم، کارگردان «شیر سنگی» اظهار داشت: امیدوارم بازیگران جوان به جز بازیگری، از بزرگانی مانند علی نصیریان، جمشید مشایخی، داوود رشیدی، عزت الله انتظامی و محمدعلی کشاورز، اخلاقیات را بیاموزند.
کارگاه «انتقال تجربه فیلمسازی» با حضور مسعود جعفری جوزانی نویسنده و کارگردان عصر روز گذشته ۱۴ مرداد ماه برای اعضاء باشگاه مخاطبان موزه سینما در سالن فردوس این مجموعه فرهنگی تاریخی اجرا شد.
به گزارش سام فیلم به نقل از روابط عمومی موزه سینما، مسعود جعفری جوزانی با اعلان اینکه اگر بخواهیم فیلمساز شویم ابتدا باید اجزای آنرا به خوبی بشناسیم، اظهار داشت: زمانیکه ما درس سینما می خواندیم، هنوز سینما جدی گرفته نمی شد و وقتی در رابطه با آن صحبت می کردیم گاهی با تمسخر می گفتند مگر سینما، خواندن می خواهد؟! آن دوران به غیر از مارکسیست ها بقیه به سینما به چشم تفریح نگاه می کردند. در واقع از نیمه دهه ۶۰ میلادی به بعد سینما جدی تر گرفته شد.
لحظه های ناب سینما نشان دادنی است و تعریف کردنی نیست
جعفری جوزانی با اعلان اینکه در جوانی فیلمهای زیادی می دیده است تا از آنها درس بگیرد، اضافه کرد: من معتقدم سینما، بیشتر از هر هنر دیگری احتیاج به بسترسازی دارد. زمانیکه ما جوان بودیم تماشای فیلم به راحتی امروز نبود که در خانه ها همراه با خانواده مان ببینیم. معمولاً فیلم خوب این گونه است که اگر کسی از شما خواست داستان آنرا تعریف کنید، نتوانید و به او بگویید باید خودت فیلم را ببینی؛ چون که لحظه های ناب سینما نشان دادنی است و تعریف کردنی نیست. دلم برای آنگونه سینما تنگ شده؛ به نظرم لحظه های نابی که تعریف کردنی نیستند، خود سینما است.
وی افزود: متاسفانه در دانشگاه ها کلاس «درک فیلم» نمی گذارند ؛ کلاسی که در آن هفته ای یک فیلم نمایش دهند و از تماشاگران بخواهند درک خویش را نسبت به آن اعلام کنند. درک فیلم نوعی بسترسازی است که در جامعه بوجود می آید.
کارگردان فیلم سینمایی «شیرسنگی» با تأکید بر اهمیت درک فیلم، اظهار داشت: در دانشگاه کلاس های زیادی داشتیم اما کسی به ما آموزش نداد چگونه بنویسیم و چگونه فیلم را درک کنیم؛ مفاهیم فیلمسازی را همه می دانستیم ولی افراد کهنه کاری که فلسفه مونتاژ را می دانستند و آموزش می دادند خیلی کم بودند. اگر سینما بخواهد قصه بگوید مهم اینست که من از آن قصه و آن فیلم چه حس کردم، این که بازیگر یک فیلم چگونه آمد و با چه حالتی آمد در سینما مهم می باشد چونکه در درک فیلم تأثیر می گذارد.
وی افزود: کسانی که سینما می خوانند باید نسبت به جهان و هستی نگرشی متفاوت داشته باشند و تلاش کنند که اگر سینما می آورند همراه آن حس و فلسفه را هم بیاورند. مثلا، آلفرد هیچکاک فیلم «طناب» را که با یک شات ساخت مفهومی را منتقل می کرد و در واقع می خواست پاسخی به مونتاژ سینماگران مارکسیست داده باشد.
جعفری جوزانی با اعلان اینکه امروز اتفاقات نوینی در سینما می افتد، بیان داشت: مثلاً میتوان با انواع لنز در فیلم به تماشاگر بگویید کجا را نگاه کند و وقتی به این ظرافت ها نگاه می نماییم می بینیم سینمای هر فردی با فرد دیگر متفاوت است؛ هیچکس، شبیه فرد دیگر نیست و هر کدام از ما مانند اثر انگشت متفاوتیم؛ حتی اگر بخواهیم داستان یکسانی بسازیم.
با چیدن واژه ها کنار هم می توانید خویش را پیدا کنید
وی افزود: من معتقدم اگر می خواهید بنویسید، حتما موضوعی شما را آزار می دهد که می خواهید در رابطه با آن بنویسید و اگر آن مبحث را برای کسی تعریف کردید یا می خواهید تعریف کنید یعنی آن داستان به پختگی کامل نرسیده و می خواهید نظر دیگران را هم بدانید. ازاین رو قلم را بردارید و از آن چه می اندیشید بنویسید حتی اگر بد بنویسید؛ حتی اگر آغاز، میانه و پایان خوبی نداشته باشد چونکه بطور قطع جواهری در آن است که با جادوی نوشتن به مبحث می رسید تا جایی که مبحث شما را با خود درگیر می کند.
جعفری جوزانی با اعلان اینکه به دنبال آن چه رسم است نروید، اظهار داشت: در دنیا داستانی نیست که گفته نشده باشد اما وقتی شما بنویسید یک مبحث دیگر است و متفاوت است. ما نمی دانیم چقدر توانایی در وجود ما است و کم کم خویش را کشف می نماییم و تا جایی پیش می رویم که گویا هزاران آدم درون ما زندگی می کنند ازاین رو خلاق باشید، واژه ها را کنار هم بچینید تا خویش را پیدا کنید. بعد از نوشتن فیلمنامه، دکوپاژ خودش شکل می گیرد و آن زمان است که باید استوری بورد طراحی کنید ولی زمان ساخت فیلم به آن متکی نباشید و شرایط دیگر را هم در نظر بگیرید چونکه در غیر این صورت فیلم خوبی از آب درنمی آید.
وی با اشاره به این که زنده یاد مرتضی ممیز پوستر فیلمهای «شیرسنگی» و «در مسیر تندباد» را طراحی نموده است، بیان داشت: ممیز از من خواست فیلم را ببیند تا بتواند پوستر را طراحی کند. سه بار فیلم را دید، فیلمی که آن زمان بدون تدوین و موسیقی متن بود و تماشای آن چند ساعت طول می کشید. در نهایت پوستر فیلم را طراحی کرد که بیان کننده فضای فیلم بود.
وقتی پوستر فیلم را می بینید، باید متوجه شوید که با چه نوع فیلمی روبرو هستید در غیر این صورت کاری بیهوده است.
جعفری جوزانی با اعلان اینکه سینماگر باید همه چیز را ببینند و هر دیدنی دیدن نیست، اظهار داشت: فیلمساز نکات ریز را می بیند، احساس بشر را درک می کند و مفهوم نگاه را می فهمد. زمین و زمان با یک فیلمساز واقعی حرف می زند. گاهی با یک جمله و یا یک متن، هم میزانسن مشخص می شود، هم شخصیت پردازی و هم زمان و مکان؛ مانند: «همه اهل شیراز می دانستند که داش آکل و کاکا رستم سایه ی یکدیگر را با تیر می زدند.»
وی با اشاره به ریتم در سینما اظهار داشت: قبل از این در سینما تقطیع ها و کات را ریتم می دانستند در حالی که این ریتم نیست. ریتم مجموعه ای از حرکت دوربین، حرکت بازیگر، خطوط و رنگ، نور و تقطیع است.
او در آخر با ذکر خاطره ای از علی نصیریان در فیلم «شیرسنگی» بیان کرد: به خاطر دارم برای این فیلم همه در یک خانه روستایی شب ها می خوابیدیم و هیچ کدام از بازیگران اعتراضی نداشتند. من هنوز هم معتقدم هیچ بازیگری مانند علی نصیریان نمی توانست نقش مورد دلخواه من را در این فیلم بازی کند. امیدوارم بازیگران جوان هم به جزء از بازیگری، از بزرگانی مانند علی نصیریان، جمشید مشایخی، داوود رشیدی، عزت الله انتظامی و محمدعلی کشاورز، اخلاقیات را بیاموزند.
منبع: samfilm.ir
این مطلب سام فیلم را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب